قَهوه، گونهای نوشیدنی رایج است که از دانههای بوداده و آسیابشدهٔ گیاه قهوه بهدست میآید. قهوه کمی اسیدی است و بهعلت داشتن کافئین بالا، یک ماده محرک است.این نوشیدنی، محبوبترین نوشیدنی گرم در جهان است.
گیاه قهوه بومی یمن و آفریقا است اما بسیار بیش از این مناطق، در مناطق نیمهگرمسیری و گرمسیری قاره آمریکا و جنوبشرقی آسیا همچنین بهنسبت کمتر در برخی از نواحی جنوب آسیا مانند هند کشت میشود، هنگام رسیدن میوهٔ گیاه قهوه، دانههای قهوه را برداشت و فرآوری میکنند. دانههای قهوهٔ خشکشده به درجات مختلف برشته میشوند، بسته به عطر و طعم موردنظر، درجهبندیهای پخت گوناگونی برای این محصول درنظر گرفته شدهاست.
قهوه عربی شدهٔ واژهٔ کفا یا کافا است که در اصل نام منطقه و شهری در جنوب غربی اتیوپی است که گیاه قهوه در نخست در آنجا یافت شدهاست، فرهنگنویسان عرب میگویند واژهٔ قهوه در اصل نام گونهای شراب بودهاست که سپس نام این نوشیدنی شده و همچنین میگویند ریشهٔ این واژه، فعلِ «قها» (تلفظ: qahā) بهمعنی بیاشتها بودن است؛ زیرا در گذشته تصور بر این بود که این مایع باعث بیاشتهایی میشود.
این واژه همچنین از راه زبان ترکی به زبانهای اروپایی راه یافتهاست.
چندین دلیل دیگر برای نامگذاری قهوه آورده شده که یکی از مشهورترینهای آن این است که این واژه از یک زبان اتیوپیایی یا یک زبان آفریقایی دیگر گرفته شده باشد و در اصل نام منطقهای به نام کفا در جنوبغربی اتیوپی بودهاست. گمان میرود که گیاه قهوه نخست آن جا یافت شده، در ضمن مردم آن منطقه به این گیاه بون میگویند.
ابوعلی سینا، حدود هزار سال پیش در کتاب خود شرح جامعی در مورد قهوه آورده که البته ایرانیان در آن عصر بر آن نام بونو نهاده بودند و بوعلی نیز همین واژه را به کار بستهاست. این واژهای است که هنوز در اتیوپی آن را به کار میبرند. بوعلی سینا قهوه را به منظور تحریک بیماران افسرده، بهکارگرفته بودهاست.
دین اسلام، نوشیدنیهای الکلی را حرام بهشمار میآورد و نوشیدنی قهوه به عنوان جایگزینی برای نوشیدنیهای الکلی استفاده میشد. این نوشیدنی از قرن ۱۳ میلادی بسیار محبوب و مقبول شد و تا آغاز قرن ۱۵ میلادی در مصر، شام و عثمانی بسیار مصرف میگردید و در همهٔ این شهرها قهوهخانههایی برپا شد، مقامات مذهبی در مکه، قاهره و استانبول تلاش کردند تا مصرف آن را ممنوع کنند، شیخها بر سر شباهت اثرات قهوه و الکل بحث میکردند و برخی به این اشاره میکردند که دست به دست کردن قوری قهوه، بی شباهت به دست به دست کردن پیاله شراب، نوشیدنی ممنوعه در اسلام نیست، اما در پایان با نوشیدن قهوه موافقت کردند.
قهوهخانه نهاد جدیدی بود که مردان در آن جمع میشدند و به صحبت کردن، شعرخوانی و بازیهایی مانند تخته نرد و شطرنج میپرداختند. آنها به مرکزی برای تجمع متفکران و به صورت ضمنی به رقیبی برای مسجد به عنوان محل ملاقات جمعی بدل شده بودند. برخی عالمان دینی معتقد بودند که قهوهخانه حتی از میکده هم بدتر است و مقامات هم متوجه شده بودند که این اماکن میتواند تبدیل به لانههای فتنه شود. با این حال همه تلاشها برای ممنوعیت مصرف قهوه، حتی با وجود صدور حکم اعدام در دورهٔ سلطان مراد چهارم (۱۶۲۳ تا ۱۶۴۰ میلادی)، به شکست انجامید. در پایان عالمان دینی به اجماع رسیدند که مصرف قهوه، مباح است.
قهوه از دو مسیر به اروپا راه یافت، از طریق تجارت زمینی امپراتوری عثمانی و از طریق تجارت دریایی، از بندرهای یمن و شاخ آفریقا پس از آغاز قرن هفدهم، گیاه قهوه که با قاچاق دانههای بسیار حاصلخیز به کشور هند راه یافته بود.
در این کشور هم پرورش یافت. تقریباً در سال ۱۶۵۰ میلادی، قهوه به کشور انگلستان وارد میشد و قهوهخانهها در شهرهای آکسفورد و لندن تأسیس شدند.
کشت گیاه قهوه در انگلستان از همان زمان آغاز گردید، اما آفتها و آبوهوای سرد منطقه، گیاهان قهوه را نابود نمود و انگلیسیها مجبور شدند به جای کشت قهوه، به کشت چای روی بیاورند، نخست در اروپا به قهوه، به عنوان نوشیدنی مسلمانان، با دیدهٔ شک نگریسته میشد، اما گفته میشود که در حدود سال ۱۶۰۰، پاپ کلمنت هشتم چنان از یک فنجان قهوه لذت برد که انحصار آن در دست مسلمانان را خطایی بزرگ دانست و خواستار «تعمید دادن» آن شد. نوشیدن قهوه در اتریش، پس از شکست حصر وین در سال ۱۶۸۳ و مصادرهٔ ذخیرهٔ بزرگ قهوه آنها، افزایش شدیدی یافت.
تا پیش از آغاز قرن هجدهم میلادی، استفاده از نوشیدنی قهوه در سراسر اروپا رایج شده بود. کشورهای اروپایی این گیاه را به مناطق گرمسیری معرفی کردند تا این کشورها نسبت به کشت و تولید انبوه گیاه قهوه اقدام نمایند. در اروپا هم مانند خاورمیانه و ایران بزرگ، قهوهخانهها به مکانی برای معاشرت، مطالعه و تبادل نظر دربارهٔ موضوعات روز بدل شد. یک شباهت دیگر، امکان تبدیل آنها به مکانی برای اجتماع عناصر نامطلوب و خرابکاران بود. چارلز دوم، پادشاه انگلستان قهوهخانهها را «مکانی برای ملاقات خائنان و نشر شایعات سخیف دربارهٔ اعلیحضرت و وزیرانش» معرفی میکرد. در قرن ۱۸، قهوهخانه معروف پاریس، کافه پروکوپ، مشتریان ثابتی همچون مارا، دانتون و روبسپیر داشت که در طول انقلاب فرانسه در آنجا برای انقلاب طرحریزی میکردند.
تاریخ قطعی ورود قهوه به ایران معلوم نیست. اما چون در آغاز پادشاهی شاه عباس قهوهخانه در ایران وجود داشته ممکن است که نوشیدن قهوه از دوران شاه تهماسب یکم در ایران معمول شده باشد. قهوه در زمان صفویه جای خود را در میان نوشیدنیهای روزانه ایرانیها باز کرد و نمونهای است از ورود ایران به شبکه اقتصادی جهانی آن دوران. تا قرن نوزدهم که چای به نوشیدنی غالب مردم تبدیل شد. (هنوز در ایران کلمهٔ قهوه خانه حتی به مکانهایی که در آن چای سرو میشود هم گفته میشود که نشان میدهد قهوه در ایران متداولتر از چای بوده یا پیش از ورود چای، پای خود را به ایران باز کرده) به گونهای که هماکنون نیز در زبان فارسی به رنگ آن، قهوهای گفته میشود. همچنان این ماده سیاه و تلخ بسته به منطقهٔ جغرافیایی و طبقهٔ اجتماعی دوستداران خود را داشت. امروزه نوشیدن گونههای قهوه از جمله قهوه فرانسه، اسپرسو، کاپوچینو و قهوه فوری و شیر قهوه طرفداران بسیاری پیدا کرده. البته قهوه ترک بهخاطر محبوبیت میان ایرانیان ارمنی از گذشته در میان مردم رایج بوده و بهواسطه فال قهوه جایگاه خاص خود را داشتهاست.
صوفیها با کمک نوشیدن قهوه میتوانستند خود را برای انجام مراسم مذهبی بیدار نگه دارند. در دوران صفوی بود که قهوهخانهها بهعنوان مکانهایی برای تجمع شاعران و هنرمندان در ایران رواج پیدا کرد. در سال ۱۶۶۴ کاشفالدین یک داروشناس صفوی، یک رساله در مورد ارزشها و ویژگیهای قهوه به شاه عباس دوم تقدیم کرد. تاریخ فرهنگ نوشیدن چای در ایران تنها از پایان قرن پانزدهم آغاز شد. از آنجایی که کشورهای تولید کننده قهوه مسافت بسیاری تا ایران داشتند، ترابری قهوه به ایران مشکلات بسیار داشت، اما نزدیکی تولیدکنندههای عمده چای نظیر چین به جاده اصلی تجارت آن زمان یعنی جاده ابریشم سبب شد که تجارت و ترابری چای با سهولت بیشتری در ایران صورت بگیرد.
چندین گونه از درختچهٔ قهوه وجود دارد که دانهها یا همان میوهٔ قهوه از آنها استخراج میشود، دو گونهٔ اصلی تجاری بیشتر کشت میشود که یکی معروف به قهوهٔ عربیکا است که مورد توجه ترین گونه است و بومی ارتفاعات جنوب غربی اتیوپی و فلات بوما در جنوب شرقی سودان و احتمالاً کوه مارسابیت در شمال کنیا است. گونه دیگر، گونهٔ قهوهٔ کانفورا است که بومی نواحی غربی و مرکزی زیر صحرای آفریقا از گینه تا اوگاندا و سودان جنوبی میباشد و بهنام روبوستا شناخته میشود، چندین گونهٔ دیگر هم وجود دارد که کمتر مطرح هستند از جمله لیبریکا،موریتیانا،راکیموسا و استنوفیلا
همه گیاهان قهوه در خانوادهٔ بزرگ روناسیان قرار دارند که درخت و در حقیقت درختچههایی همیشهسبز هستند که ممکن است تا ۵ متر ارتفاع داشته باشند. برگهای درختچهٔ قهوه سبز، تیره و براق میباشد و معمولاً میان ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر (۴/۶ اینچ) طول و ۶ سانتیمتر (۲/۴ اینچ) عرض دارند. برگها اغلب ساده بوده و گلها به رنگ سفید و معطر هستند. مادگی گیاه شامل تخمدان تحتانی است که مشخصهٔ روناسیان میباشد، گلها اغلب بیضی شکل و اندازهٔ آنها حدود ۱/۵ سانتیمتر (۰/۶ اینچ) میباشد. میوهٔ نارس قهوه به رنگ سبز است و در ادامه تبدیل به رنگ زرد میشوند و در هنگام رسیدن تبدیل به رنگ قرمز میشوند، هر میوهٔ قهوه شامل دو دانه است و در ۵ تا ۱۰ درصد از میوهها تنها یک دانه وجود دارد. میوههای قهوه در گونهٔ عربیکا میان ۶ تا ۸ ماه میرسند و قابل چیدن هستند در حالی که در قهوهٔ روبوستا (کانفورا) حدود ۹ تا ۱۱ ماه زمان میبرد. میوهها را معمولاً به کمک نور خورشید خشک میکنند اما روشهای صنعتی هم برای این کار وجود دارد. قهوهٔ عربیکا بیشتر خودش گرده افشانی میکند و قهوهٔ کانفورا و لیبریکا نیاز به پیوند دارند و باید رویشی تکثیر شوند از جمله قلمهزدن، پیوند و جوانهزدن که از روشهای معمول تکثیر رویشی است.
امروزه بزرگترین کشورهای تولیدکنندهٔ قهوه عبارتند از: برزیل، کلمبیا، ویتنام، اندونزی، مکزیک، هندوراس، اتیوپی و هند. در سال ۲۰۲۰، برزیل بهتنهایی ۳۹ درصد از مجموع تولید دانههای سبز قهوه در جهان را داشتهاست.در هفتاد کشور دیگر هم قهوه تولید میشود، اما میزان تولید آن کشورها کمتر است. بزرگترین واردکنندگان قهوه، ایالات متحده آمریکا، آلمان، ژاپن، فرانسه، ایتالیا، و اسپانیا میباشند.
بیشترین میزان مصرف سرانهٔ قهوه در کشورهای فنلاند (۱۱ کیلوگرم)، دانمارک (۹٫۷ کیلوگرم)، نروژ (۹٫۵ کیلوگرم)، سوئد (۸٫۶ کیلوگرم)، و استرالیا (۷٫۸ کیلوگرم) گزارش شدهاست. ایالات متحدهٔ آمریکا با اینکه بزرگترین واردکنندهٔ قهوه است، اما مصرف سرانهٔ آن تنها ۴٫۱ کیلوگرم است.
بیشتر مناطق کشت عمده قهوه در اطراف استوا و مناطق پر باران قرار دارند. دانههای قهوه در هر منطقه عطر و بوی مخصوص به خود را دارد. بر این اساس بیشتر قهوهٔ تولیدی را به نام کشور یا منطقهٔ تولیدکننده میشناسند مانند قهوه جاوه، قهوه کلمبیا و قهوه کنا.
ادعا شده که مصرف روزانه قهوه باعث میشود تا ۴۰٪ ابتلا به بیماری سرطان کبد کاهش یابد و به گونهای میتوان گفت که ویژگی ضدسرطانی دارد. برای لاغر شدن سریع میتوان پودر قهوه سبز را با عسل یا آب جوش ترکیب کرده و به صورت ناشتا میل کرد.
پژوهشگران در پژوهشی نشان دادند که کافئین عصرگاهی، نه تنها باعث اختلال خواب میشود، بلکه ساعت زیستی ۲۴ ساعتهٔ بدن انسان را نیز به هم ریخته و از نو به کار میاندازد، این ساعت مجموعهای از سیگنالهای مولکولی است که بدن را در برنامهٔ ۲۴ ساعته اش منظم نگه میدارد. نوشیدن قهوه معادل دو برابر یک قهوه اسپرسو در سه ساعت پیش از خواب، ساعت بدن را بهطور متوسط حدود ۴۰ دقیقه به عقب میکشد، برای جبران این موضوع میتوان به قهوه، شیر اضافه کرد. در واقع ترکیب شیر با قهوه باعث از میان رفتن اثر کافئین موجود در قهوه میشود.
اگرچه اثرات کافئین بر روی هشیاری و خواب بهخوبی شناخته شده، اما پژوهشگران از چگونگی تأثیر آن بر ساعت شبانهروزی انسان مطمئن نبودند. آزمایش بر روی پنج نفر انجام شد که چند ساعت پیش از ساعت خواب طبیعی، به آنها یک قرص کافئین داده شده بود، سپس آنها در معرض نور کم یا شدید قرار گرفتند. نتیجهٔ این آزمایش نشان میداد که کافئین تقریباً اثری معادل نصف اثر قرار گرفتن در معرض نور شدید را دارد که یکی از بهترین راههای مطالعه برای جابهجایی ساعت بدن است. پژوهشگران همچنین دریافتند که سلولهای بدن انسان در معرض کافئین، ۲۴ ساعت شان را به اصطلاح کِش میدهند، اثری که آن را با مولکولهای مرتبط با ریتم ۲۴ساعتهٔ بدن در ارتباط میدانند. در عین حال، اعتقاد پژوهشگران در این زمینه حاکی از این است که نوشیدن قهوه در صورتی که در وقت مناسب باشد، میتواند باعث جبران تأخیر ساعت درونی بدن بر اثر پرواز با هواپیما شود.
ارسال دیدگاه
تایید شده : 0 ، در حال بررسی : 0 ، مجموع : 0